سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Instagram

صفحه خانگی پارسی یار درباره

اثرات گرایش هنرمندان به اینستاگرام به مثابه یک آلبوم

    نظر

در حال حاضر اینستاگرام یکی از محبوب ترین اپلیکیشن در بین نوجوانان سراسر جهان می باشد. بنابراین بررسی و پژوهش در این زمینه یکی از موضوعات مهم اسـت. هـدف اصـلی پژوهش حاضر شناسایی انگیزه های دانش آموزان در استفاده از اینستاگرام به طریقی کیفـی می باشد. جامع هدف این پژوهش شامل کلی دانش آموزان دختـر مقطـع متوسـط دوم در منطق دوازده تهران است که از بین آنها 21 دانش آموز بـا اسـتفاده از روش نمونـه گیـری هدفمند انتخاب شده اند. روش جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر شامل مصـاحبه مـی شود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده شد و نتایج نشان داد که انگیزه های دانش آموزان برای استفاده از اینستاگرام شامل تازگی و نوظهور بودن، تشویق دوسـتان، در جریان اخبار و اطلاعات قرار داشتن، اوقات فراغت، تداوم دوستیهای قـدیم و آغـاز روابـط جدید، ابراز خویشتن و فرار از واقعیت می باشد. در مجموع می توان گفت که دانش آموزان بنا به دلایل مختلفی از اینستاگرام استفاده می کنند شناسایی این انگیزه هـا مـی توانـد گـامی نخست برای توانمند ساختن و هدفمند کردن دانش آموزان در استفاده از اینستاگرام باشد.


اثرات گرایش هنرمندان به اینستاگرام به مثابه یک آلبوم

    نظر

رشد شبکه های اجتماعی به دنبال تکنولوژی وب 2.0 امروزه تغییرات زیادی را در زندگی ساکنان زمین ایجاد کرده است. اینستاگرام یکی از شبکه های اجتماعی و پرمخاطب در کشور ماست که مبتنی بر اشتراک گذاری عکس و ویدئو است. امروزه به دلیل گستردگی استفاده ی کاربران از این شبکه ی اجتماعی، هنرمندان نیز برای معرفی و فروش آثار هنری خود به این شبکه روی آورده اند. محققان در تلاش هستند تا بدانند که اثرات مثبت و منفی این استفاده در میان جامعه ی هنری و مخاطبانشان چه بوده است؟ هدف از این پژوهش بررسی دلایل و اثرات گرایش بالای هنرمندان جوان در ارائه ی آثار و مخاطبان آثار هنری به این شبکه ی اجتماعی است. این پژوهش به روش کیفی انجام شده و از روش گرانددتئوری به همراه تحلیل متن و گفتمان برای تحلیل نتایج استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که در کنار آثار مثبتی چون آشنایی قشر متوسط با جامعه ی هنری و معرفی هنرمندان جوان و خلاق، عواملی چون نبودن نقاد و انتشار آزادانه ی هر اثری به عنوان اثر هنری و انتقال اطلاعات غلط ازجمله اثرات منفی استفاده از این شبکه اجتماعی است.


مطالعه معیار سرمایه اجتماعی یوزرها اهل ایران اینستاگرام

    نظر

اینستاگرام، شبکه اجتماعی مجازی اشتراک‌گذاری عکس و فیلم بر روی تلفن همراه است. با وجود حدود 5/23 میلیون کاربر ایرانی در اینستاگرام، معلوم نیست که فعالیت در اینستاگرام، موجب ایجاد منافع حاصل از روابط کاربران می‌شود یا خیر؟. براین‌اساس، فرضیه پژوهش این است: به نظر می‌رسد، سرمایه اجتماعی تولید شدة کاربران اینستاگرام، نسبت به سرمایه اجتماعی غیرکاربران اینستاگرام بیشتر است. برای آزمون فرضیه، دو گروه کاربران ایرانی اینستاگرام و ایرانیان غیرکاربر اینستاگرام، دارای تلفن هوشمند متصل به اینترنت را به‌عنوان جامعه آماری برای مقایسه سرمایه اجتماعی در نظر گرفتیم. بر مبنای تعریف پوتنام، سرمایه اجتماعی را دارای ابعاد، سرمایه اجتماعی پیوندبخش، سرمایه اجتماعی پیوندمدار و اعتماد در نظر گرفتیم. روش گردآوری داده‌ها، روش پیمایش آنلاین وارونه است. حجم نمونه با روش تعیین حجم نمونه برای جوامع کلان، 1033 تعیین شد. لینک پرسش‌نامه برای 15000 ایمیل ارسال شد. مقایسه میانگین‌ها، گویای این است که میانگین‌های سرمایه اجتماعی دو گروه عضو در اینستاگرام و غیرعضو در اینستاگرام، تفاوت معناداری با یگدیگر نداشته است، این بدین‌معناست که سرمایه اجتماعی مجازی افراد عضو در اینستاگرام، بیشتر از سرمایه اجتماعی افراد غیر عضو نیست، همچنین سرمایه اجتماعی مجازی پیوندبخش و پیوندمدار با این دو بعد سرمایه اجتماعی افراد غیرکاربر اینستاگرام تفاوتی ندارد، ولی میزان اعتماد در محیط واقعی، بیشتر از محیط اینستاگرام است. این کاهش اعتماد در اینستاگرام، به نظر ناشی از عدم مجاورت فیزیکی در این محیط مجازی است.


خلاصه ماشینی:

نتایج آزمون مقایسه میانگین بین عضویت و عدم عضویت در اینستاگرام و سرمایه اجتماعی (به تصویر صفحه مراجعه شود. این بدین‌معنی است که علی‌رغم فرض ما که اینستاگرام همچون فیس‌بوک، می‌تواند پیوندهای بیشتری را به نسبت محیط واقعی ایجاد کند، به لحاظ ویژگی‌های خاص خود، نتوانسته سرمایه اجتماعی بیشتر از محیط واقعی در بین کاربران ایرانی تولید کند. نتایج آزمون مقایسه میانگین بین عضویت و عدم عضویت در اینستاگرام و سرمایة اجتماعی پیوندمدار (به تصویر صفحه مراجعه شود. )نتایج آزمون T، مطابق جدول 4 که سطح معناداری آن بزرگتر از 05/0 می‌باشد، گویای این است که میانگین‌های سرمایة اجتماعی پیوندمدار دو گروه عضو در اینستاگرام و غیرعضو در اینستاگرام، تفاوت معناداری با یگدیگر نداشته و این دو گروه، با سطح اطمینان 95 درصد در میانگین سرمایه اجتماعی پیوندمدار با هم مشابه هستند. نتایج آزمون مقایسه میانگین بین عضویت و عدم عضویت در اینستاگرام و سرمایة اجتماعی پیوندبخش (به تصویر صفحه مراجعه شود. )نتایج آزمون T، مطابق جدول 5 که سطح معناداری آن بزرگتر از 05/0 می‌باشد، گویای این است که میانگین‌های سرمایه اجتماعی پیوندبخش دو گروه عضو در اینستاگرام و غیرعضو در اینستاگرام، تفاوت معناداری با یگدیگر نداشته و این دو گروه با سطح اطمینان 95 درصد، در میانگین سرمایه اجتماعی پیوندبخش با هم مشابه هستند. با توجه به کاهش اعتماد اجتماعی در محیط اینستاگرام و تشابه میزان سرمایه اجتماعی پیوندمدار و پیوندبخش کاربران و غیرکاربران اینستاگرام، به نظر می‌رسد کاربران بخش عمده ای از روابطشان، تداوم روابط با دوستان و آشنایان محیط واقعی باشد.


واکاوی لینک و پیوند کانالهای اجتماعی با قصد مطالعه

    نظر

مقدمه: سرانه مطالعه به‌عنوان یکی از شاخص‌های مهم ارزیابی، رشد و توسعه فرهنگی جوامع محسوب می‌شود. از این‌رو، توجه به چگونگی استفاده از فناوری‌های نوین در راستای به‌خدمت گرفتن آن به‌منظور افزایش سرانه مطالعه منطقی به‌نظر می‌رسد. با توجه به گسترش و اهمیت شبکه‌های اجتماعی؛ این پژوهش با هدف بررسی عواملی که در شبکه‌های اجتماعی بر قصد مطالعه افراد تاثیر می‌گذارد؛ به انجام رسید. به‌منظور سنجش تطابق متغیرهای مورد ارزیابی از نظریه فرهنگ مصرف‌کننده استفاده شد. روش‌شناسی: این پژوهش با روش «توصیفی- پیمایشی» انجام گرفت. پس از استخراج برخی از مهمترین عوامل موثر بر مطالعه در فضای رسانه‌های اجتماعی بر پایه مطالعه اکتشافی، الگوی مفهومی پژوهش طراحی و پس از تعیین روایی و پایایی پرسشنامه، با استفاده از روش نمونه‌گیری طبقه‌ای تعداد 400 پرسشنامه در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد توزیع شد که 366 پرسشنامه مبنای تحلیل داده‌ها قرار گرفت. برای تحلیل داده‌ها از روش معادلات ساختاری استفاده شد. یافته‌ها: در این پژوهش، 7 فرضیه مورد بررسی و آزمون قرار گرفت که تمامی فرضیه‌ها مورد تایید قرار گرفت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد عواملی از قبیل اعتبار منبع اطلاعاتی، کیفیت مباحث و مذاکرات مطرح شده، بررسی‌کنندگان صفحات مجازی و تعاملات فرا اجتماعی، به ترتیب بیشترین تا کمترین میزان تاثیر بر قصد مطالعه افراد را نشان می‌دهند. همچنین دو عامل اعتبار منبع و تعداد فالوورها بیشترین میزان هم‌افزایی را بر دو گروه ناآشنایان و بررسی‌کنندگان نشان داده‌اند. همچنین، افراد بیش از آشنایان به ناآشنایان و بررسی‌کنندگان و نظرات آنها تکیه می‌نمایند که خود این نظرات نیز تحت تاثیر جدی مسائلی همچون اعتبار منابع، تعداد فالوورها و به‌ویژه تعاملات فرا اجتماعی بررسی‌کنندگان قرار می‌گیرد. نتیجه‌گیری: نتایج به‌دست آمده از این پژوهش نشان‌دهنده انطباق معنادار مفاهیم مطرح شده در نظریه فرهنگ مصرف‌کننده با قصد مطالعه افراد در شبکه‌های اجتماعی بود. از این‌رو، توسعه فرهنگ مطالعه با بهره‌گیری از فضای مجازی متاثر از عوامل متعددی است که می‌توان به مواردی از قبیل کیفیت کپشن‌ها، نظرات یا هشتک‌های نوشته شده، نظرات مثبت یا منفی درباره یک اثر علمی، تعداد لایک‌ها در صفحات، بهره‌گیری از نظرات افراد مشهور؛ همچنین نظرات دوستان و ناآشنایان، تعداد کامنت‌ها و یا تعداد فالوورها اشاره نمود که می‌تواند منجر به قضاوت مثبت یا منفی افراد پیرامون یک پست و در نهایت قصد مطالعه آنها شود. بر این پایه، متولیان این حوزه به‌منظور استفاده از ظرفیت‌های فضای مجازی در راستای معرفی آثار علمی مانند کتاب‌ها یا سایر منابع قابل مطالعه و سودمند ضروری است به موارد برشمرده شده توجه ویژه‌ای نمایند. در فضای مجازی صفحاتی که به‌صورت تخصصی/‌ علمی به معرفی کتاب یا سایر آثار علمی اختصاص دارد باید به تمامی موارد برشمرده شده و چگونگی تاثیر آنها توجه نمایند. در این صورت می‌توان امیدوار بود که گامی در راستای توسعه فرهنگ مطالعه و ترغیب آن در جامعه با استفاده از ظرفیت‌های شبکه‌های اجتماعی برداشته شود.


بازبینی ارتباط سواد رسانهای و تهاجم فرهنگی در کانالهای اجتماعی

    نظر

پژوهش حاضر، به دنبال بررسی رابطه میان بهره‌مندی کاربران از سواد رسانه‌ای و در معرض تهاجم فرهنگی قرارگرفتن آنها در استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام است. جامعه آماری تحقیق، شامل کاربران فعال در شبکه اجتماعی اینستاگرام هستند وجمعیت نمونه، به شیوه در دسترس‌بودن به تعداد 435 نفر انتخاب شدند. در این میان ابزار اندازه‌گیری پرسش‌نامه محقق‌ساخته و روایی آن از نوع صوری و برای پایایی، آزمون مقدماتی با استفاده از آلفای کرونباخ بوده که در متغیر تهاجم فرهنگی  817/.0و در متغیر سواد رسانه ای 878/0به دست آمد.  یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد؛ رابطه معکوسی بین سواد رسانه‌ای و تهاجم فرهنگی در میان کاربران وجود دارد. همچنین بین سن کاربران و تهاجم فرهنگی رابطه معکوسی وجود داشت. نتایج به دست‌آمده، بر تفاوت معناداری میان دو متغیر جنسیت و تحصیلات کاربران با تهاجم فرهنگی دلالت دارد. همچنین آزمون تحلیل مسیر، تأییدکننده تاثیر متغیرهای سن، تحصیلات، سواد رسانه‌ای و میزان استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام بر تهاجم فرهنگی است.


خلاصه ماشینی:

چکیده پژوهش حاضر، به دنبال بررسی رابطه میان بهره‌مندی کاربران از سواد رسانه‌ای و در معرض تهاجم فرهنگی قرارگرفتن آنها در استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام است. 2. ‌ فرضیات پژوهش به نظر می‌رسد، میان میزان بهره‌مندی کاربران از سواد رسانه‌ای و در معرض تهاجم فرهنگی قرارگرفتن آن‌ها در استفاده از شبکه اینستاگرام رابطه معناداری وجود دارد. ‌ روش تحقیق روش پژوهش در این تحقیق از نوع پیمایشی - توصیفی است که به بررسی رابطه بین سواد رسانه‌ای و تهاجم فرهنگی در میان کاربران شبکه اجتماعی اینستا گرام می‌پردازد. بر اساس ردیف شماره 1، با توجه به سطح معناداری جدول (053/0) بین میزان استفاده از شبکه اجتماعی اینستاگرام و در معرض تهاجم فرهنگی قرارگرفتن آن‌ها در استفاده از این شبکه، رابطه معناداری وجود ندارد. بر اساس ردیف شماره 2، می‌توان گفت که با اطمینان (95/0) و سطح خطای کوچک‌تر از (5%) بین بهره‌مندی کاربران از سواد رسانه‌ای و در معرض تهاجم فرهنگی قرارگرفتن آن‌ها در استفاده از شبکه اینستاگرام رابطه وجود دارد. بر اساس ردیف شماره3، با توجه به سطح معناداری بین دو متغیر سن و تهاجم فرهنگی که برابر (000/0) می‌باشد (که کمتر از 05/0 است)، نتیجه می‌گیریم که بین سن کاربران و در معرض تهاجم فرهنگی قرارگرفتن آن‌ها در استفاده از شبکه اینستاگرام رابطه معناداری وجود دارد؛ زیرا مقدار ضریب همبستگی بین دو متغیر مثبت می‌باشد، این رابطه به صورت معکوس بوده؛ یعنی هر چه سن کاربران بالاتر باشد، به میزان (213/0-) تهاجم فرهنگی در آنها کمتر می‌شود.